مقایسه تاثیر تمرینات باراسل و پیلاتس بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمر درد مزمن

هدف:  کمردرد یکی از شایع ترین و پرهزینه ترین مشکلات طبی و علت اصلی غیبت از کار است که به عنوان یک مشکل عمومی در جوامع امروزی مطرح و شیوع و هزینه درمان آن در حال افزایش و باعث کاهش کیفیت زندگی افراد شده است. روش های متعددی برای بهبود کمردرد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به کمر درد مزمن وجود دارد ولی د...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:Ulūm-i pīrāpizishkī va tavānbakhshī 2020-03, Vol.9 (1), p.7-17
Hauptverfasser: مارال امینی, غلامعلی قاسمی
Format: Artikel
Sprache:eng
Schlagworte:
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:هدف:  کمردرد یکی از شایع ترین و پرهزینه ترین مشکلات طبی و علت اصلی غیبت از کار است که به عنوان یک مشکل عمومی در جوامع امروزی مطرح و شیوع و هزینه درمان آن در حال افزایش و باعث کاهش کیفیت زندگی افراد شده است. روش های متعددی برای بهبود کمردرد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به کمر درد مزمن وجود دارد ولی دستیابی به روشی مناسب، مفید و کم هزینه نیاز امروز جوامع است. بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه تاثیر تمرینات باراسل و پیلاتس بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمر درد مزمن بود. روش بررسی: آزمودنی های این تحقیق 30 بیمار زن مبتلا به کمر درد مزمن بودند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفره، گروه مداخله باراسل (دامنه سنی7±42 سال، قد8 ±160 سانتی متر و وزن 5/5 ± 62 کیلوگرم) و گروه پیلاتس (دامنه سنی5± 42/5 سال، قد 10 ± 159 سانتی متر و وزن 6 ± 61 کیلوگرم) و گروه کنترل (دامنه سنی 6 ± 42 سال، قد  11 ± 161 سانتیمتر و وزن 7 ± 59/5 کیلوگرم) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های مداخله به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای تمرینات را انجام دادند اما گروه کنترل در طی این مدت زمان در هیچ گونه فعالیت درمانی شرکت نداشته و به فعالیت های عادی روزانه مشغول بودند. کیفیت زندگی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه SF36 قبل و بعد هشت هقته مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل گروه های مورد مطالعه از روش آمار استنباطی تحلیل واریانس برای داده های تکراری (ANOVA) استفاده شد (0/05≥p).     یافته ها: یافته های ﭘﮊوهش حاضر  نشان داد که هر دو روش مداخله ای  بکار گرفته شده، به طور معناداری باعث ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به کمردرد مزمن شد (0/05≥p). اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05
ISSN:2322-5238
2345-2730
DOI:10.22038/jpsr.2020.44652.2045