مقایسه‌ی عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و عادی

اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال رفتاری ناتوان کننده‌ای است که مشکلاتِ روانی، اجتماعی و سازگاری بسیار زیادی برای خود بیماران و خانواده ی آنها ایجاد می‌کند. هدف این پژوهش، مقایسه‌ی عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال وسواس و عادی بــود. روش این پژوهش علّی- مقایسه‌ای بود. جامعه‌ی آ...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:Muṭālaʻāt-i ravānʹshinākhtī 2017-07, Vol.13 (2), p.77-94
Hauptverfasser: سجاد علمردانی صومعه, محمد نریمانی, نیلوفر میکائیلی, سجاد بشرپور
Format: Artikel
Sprache:per
Schlagworte:
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال رفتاری ناتوان کننده‌ای است که مشکلاتِ روانی، اجتماعی و سازگاری بسیار زیادی برای خود بیماران و خانواده ی آنها ایجاد می‌کند. هدف این پژوهش، مقایسه‌ی عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال وسواس و عادی بــود. روش این پژوهش علّی- مقایسه‌ای بود. جامعه‌ی آماری بیماران این پژوهش را کلیه‌ی بیماران مبتلا به اختلال وسواس تشکیل دادند که در نیمه‌ی اول سال 1392 به بیمارستان روانپزشکی رازی شهر تبریز مراجعه کرده بودند. تعداد 25 نفر از این افراد با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب و تعداد 25 نفر نیز از بین افراد عادی کارکنان بیمارستان به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌‌های عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان استفاده شد و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون MANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه بیماران اختلال وسواس و افراد عادی، از نظر عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که میانگین نمرات عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران اختلال وسواس بالاتر از افراد گروه مقایسه بود. همچنین در متغیر تنظیم هیجان، بین بیماران اختلال وسواس و افراد بهنجار تفــاوت معناداری مشاهده شد؛ بدین صورت که میانگین نمرات بیماران اختلال وسواس در تنظیم هیجان پایین تر از افراد عادی بود. نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد که متغیرهای تحمل بلاتکلیفی و تنظیم کارآمد هیجان در بهبود وضعیت بیماران وسواسی نقش دارند و می‌تواند تلویحاتی برای حمایت اجتماعی از این بیماران داشته باشد.
ISSN:2538-2942
2538-2950
DOI:10.22051/psy.2017.5878.