الگوی پارادایمی تمرکززدایی از نظام آموزش و پرورش ایران

هدف: به‌منظور شناسایی راهبردهای تمرکززدایی، از طریق ارائۀ الگوی پارادایمی عدم تمرکز در نظام آموزش و پرورش ایران، این پژوهش به‌دنبال تعیین شرایط علّی، زمینه‌ای و مداخله‌گر مؤثر در تعیین سطوح تمرکز و عدم تمرکز در نظام آموزش و پرورش ایران، بر  اساس تجارب زیسته و مطالعات صاحب‌نظران و مدیران عالی و میانی...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:مدیریت و برنامه‌ریزی در نظام‌های آموزشی 2023-03, Vol.16 (1), p.123-148
Hauptverfasser: محمد صادق کریمی, رضا هویدا, سید علی سیادت
Format: Artikel
Sprache:per
Schlagworte:
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:هدف: به‌منظور شناسایی راهبردهای تمرکززدایی، از طریق ارائۀ الگوی پارادایمی عدم تمرکز در نظام آموزش و پرورش ایران، این پژوهش به‌دنبال تعیین شرایط علّی، زمینه‌ای و مداخله‌گر مؤثر در تعیین سطوح تمرکز و عدم تمرکز در نظام آموزش و پرورش ایران، بر  اساس تجارب زیسته و مطالعات صاحب‌نظران و مدیران عالی و میانی آموزش و پرورش از سال 1357 تا کنون بوده است. مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع کیفی با استفاده از رویکرد داده‌بنیاد اجرا شده است. از جامعۀ هدف، شامل صاحب‌نظران و مدیران ارشد آموزش و پرورش، 15 نفر مدیر و 10 نفر صاحب‌نظر به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه حضوری نیمه باز جمع‌آوری شد. مصاحبه‌ها ضبط و در کدگذاری باز مضمون‌ها، مفاهیم و مقوله‌ها تعیین گردید. در کدگذاری محوری، مفاهیم و مقوله‌ها ذیل شرایط علّی، مداخله، زمینه‌ای، راهبردها و پیامدها، طبقه‌بندی و با تعیین مقولۀ محوری، کدگذاری انتخابی انجام شد. بحث و نتیجه‌گیری: آموزش و پرورش دارای ساختاری متمرکز، ناهماهنگ و کمی‌گرا است. این نظام، برنامه‌های یکسانی را برای همه دانش‌آموزان در جامعه‌ای متکثر تجویز می‌کند که پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی نبوده و فاقد کارآیی است. تمام صاحب‌نظران و مدیران در ضرورت تمرکززدایی از این نظام توافق دارند. اما شرایطی مانند؛ سیاست‌زدگی، مقاومت کانون‌های قدرت ستادی، بی‌انگیزگی منابع انسانی، ضعف اقتصادی، شرایط سیاسی، وابستگی به بودجه عمومی، نگرانی از قوم‌گرایی در عدم تمرکز، عزل و نصب‌های رانتی و سیاسی، بی‌ثباتی مدیریت و مقررات و ... طرح‌های تمرکززدایی را به شکست می‌کشاند. راهبردهایی مانند تشکیل شورای راهبردی به‌عنوان اهرم قدرت حاکمیت در حمایت از تمرکززدایی اداری، اطمینان‌بخشی به مدیران و نیروهای ستادی از نقش آن‌ها در نظام غیرمتمرکز، تقویت موقعیت قانونی شوراهای استان، منطقه و مدرسه، تدوین استراتژی‌های طراحی برنامه و محتواهای آموزشی بومی در کنار برنامه‌های ملی در چارچوب منافع ملی، تشکیل و تقویت انجمن‌های علمی و نظام معلمی، توانمندسازی نیروهای صف، تدوین سند و برنامه عملیاتی مناطق و استان‌ها براساس نیازسنجی، حمایت فنی و مالی از مناطق کم‌برخوردار و استفاده از قابلیت‌های بومی برای تمرکززدایی تدریجی می‌تواند به بهبود کیفیت آموزش و پرورش و ایفای نقش این سیستم در فرآیند توسعه بیانجامد.
ISSN:2423-5261
2538-6344
DOI:10.48308/mpes.2023.102815