رابطه میان سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی در افراد بزهکار: نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجانی و حل مسأله اجتماعی

هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و حل مسأله اجتماعی در روابط میان سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکاری بود. روش پژوهش توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل مردان دارای سابقه بزهکاری شهر شیراز بود که در زمستان 1396 در د...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:Muṭālaʻāt-i ravānʹshinākhtī 2019-07, Vol.15 (2), p.0-0
Hauptverfasser: مجتبی دهقان, جعفر حسنی, پریسا شریفی
Format: Artikel
Sprache:per
Schlagworte:
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و حل مسأله اجتماعی در روابط میان سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکاری بود. روش پژوهش توصیفی با طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش شامل مردان دارای سابقه بزهکاری شهر شیراز بود که در زمستان 1396 در دامنه ی سنی 20 تا 30 سال قرار داشتند. نمونه ی پژوهش با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب گردید و 320 شرکت کننده وارد تحلیل نهایی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی، شاخص روابط با همسالان، فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و فرم کوتاه پرسشنامه حل مسأله اجتماعی استفاده شد. داده ها با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این بود که مدل علّی از برازش مناسبی برخوردار بود. طبق یافته ها، هر دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن به واسطه افزایش نظم جویی هیجان سازگارانه و حل مسأله کارآمد، تبیین کننده ی کاهش مشکلات بین فردی بودند. همچنین، هر دو متغیر نظم جویی هیجان ناسازگارانه و حل مسأله ناکارآمد رابطه مستقیم و معناداری با مشکلات بین فردی افراد دارای سابقه بزهکار داشتند، اما واسطه گر رابطه سبک های دلبستگی با مشکلات بین فردی نبودند. در مجموع، در نمونه افراد دارای سابقه بزهکاری هر دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن به واسطه افزایش به کارگیری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازگارانه و حل مسأله کارآمد می توانند به کاهش مشکلات بین فردی این افراد کمک کنند.
ISSN:2538-2942
2538-2950
DOI:10.22051/psy.2019.23717.1807