استعاره های جهتی محیط محاط در نظام فلسفی ملاصدرا

جهات جغرافیایی یکی از مهمترین مولفه های شناختی و زبانی انسان است که در معنای تحت الفظی شان به نسبت میان اجسام در عالم طبیعت اشاره دارند. جهت محیط – محاط به رابطه دو جسم اشاره دارد که مرزهای خارجی جسم محاط منطبق بر مرزهای داخلی جسم محیط است. جهت مذکور در زبان متعارف روزمره و همچنین در نظام های فلسفی...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:Taʼammulāt-i falsafī 2023-02, Vol.12 (29), p.301-330
1. Verfasser: وحید خادم زاده
Format: Artikel
Sprache:per
Schlagworte:
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:جهات جغرافیایی یکی از مهمترین مولفه های شناختی و زبانی انسان است که در معنای تحت الفظی شان به نسبت میان اجسام در عالم طبیعت اشاره دارند. جهت محیط – محاط به رابطه دو جسم اشاره دارد که مرزهای خارجی جسم محاط منطبق بر مرزهای داخلی جسم محیط است. جهت مذکور در زبان متعارف روزمره و همچنین در نظام های فلسفی جهت توصیف و تبیین مفاهیم انتزاعی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. ملاصدرا با پذیرش معنای تحت الفظی این جهت در طبیعیات، به شکل گسترده ای جهت توصیف و تبیین مفاهیم فلسفی در متافیزیک از این جهت نیز کمک گرفته است. بهره گیری از جهت محیط – محاط جهت توصیف مفاهیم انتزاعی بواسطه استعاره های مفهومی امکان پذیر شده است. استعاره های مفهومی مرتبط با این جهت در فلسفه ملاصدرا عبارتند از استعاره «علم تام داشتن به مثابه احاطه داشتن»، «علم فعلی داشتن به مثابه احاطه داشتن»، «علیت تام به مثابه احاطه داشتن»، «اصالت داشتن به مثابه احاطه داشتن»، «اتصاف حداکثری به یک صفت به مثابه احاطه شدن» و « اعمال قدرت و اراده تام به مثابه احاطه داشتن». جهت حاوی – محوی نیز هر چند در نگاه اولیه مترادف و معادل جهت محیط – محاط است اما کارکردهای استعاری کاملا متفاوتی یافته است. استعاره های مفهومی «علم به مثابه حاوی» و «زمان به مثابه حاوی» در فلسفه ملاصدرا به چشم می خورد.
ISSN:2228-5253
2588-3615
DOI:10.30470/phm.2022.540242.2086