جایگاه مفروضات غیرتجربی در علم و تبعات آن بر ایده علم دینی-بومی
جریانهای فلسفه علم بعد از دهه شصت میلادی، به شکل ویژهای اصل تحقیقپذیری و همچنین باور به وجود یک روش صریح و مطلق برای ارزیابی دعاوی مختلف علمی را کنار گذاشتهاند. از سوی دیگر چنین انتقاداتی نقشی ویژه در شکل گرفتن یا اعتبار دادن به دعاوی مرتبط با امکانهای دیگر علم، بطور خاص برنامههای علم بوم...
Gespeichert in:
Veröffentlicht in: | Pizhūhishʹhā-yi falsafī (Tabrīz.) 2021-04, Vol.15 (34), p.100-121 |
---|---|
1. Verfasser: | |
Format: | Artikel |
Sprache: | eng |
Schlagworte: | |
Online-Zugang: | Volltext |
Tags: |
Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
|
Zusammenfassung: | جریانهای فلسفه علم بعد از دهه شصت میلادی، به شکل ویژهای اصل تحقیقپذیری و همچنین باور به وجود یک روش صریح و مطلق برای ارزیابی دعاوی مختلف علمی را کنار گذاشتهاند. از سوی دیگر چنین انتقاداتی نقشی ویژه در شکل گرفتن یا اعتبار دادن به دعاوی مرتبط با امکانهای دیگر علم، بطور خاص برنامههای علم بومی/دینی، داشتهاند. نقش کانونی این تحولات، نقش مفروضات غیرتجربی در فعالیتهای علمی است. در این مقاله سعی شده دو نقد اصلی کوهن و کواین بر نگرههای پوزیتیویستی بیان شود و سپس با فراهم آوردن یک چارچوب چهار سطحی برای فعالیت علمی، دامنة تأثیر و تبعات این نقدها در بحث "تعامل و مشارکت مفروضات غیرتجربی در فعالیت علمی" از منظر معرفتشناختی تنقیح گردد. در این مقاله بیان میکنیم که با کنار گذاشتن اصل "تحقیقپذیری"، معیار آزمون تجربی از جمله به کل نظریه منتقل شده (کلگرایی تاییدی) و با کنار گذاشتن ایده روش صریح و الگوریتمیک علمی با "کثرتگرایی روششناختی" رو به رو هستیم. تلاش شده تا نشان دهیم با فرض اعتبار نقدهای مرسوم، اگر چه سختگیری پوزیتیویستی نارواست، با اینحال همچنان قیود مهمی بر سر تداخل گزارههای غیرتجربی برخاسته از باورهای متافیزیکی، دینی و بومی در نظریههای علمی و امتزاج ارزشهای غیرشناختی در داوریهای علمی وجود دارد. |
---|---|
ISSN: | 2251-7960 2423-4419 |
DOI: | 10.22034/jpiut.2020.42279.2687 |