نگاهی جامعهشناسانه به مواجهۀ خود و دیگری بر پایۀ نظریۀ هورتون کولی (مطالعۀ موردی: رمان أَقودُک إلی غیری از عائشة أَرناؤوط)
بیتردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایدهپردازیهای متفاوتتری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوهها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورتبندیهای جدید جامعهشناسان از آن میباشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعهشناس آمریکایی، از نظریهپردازانی است که این موضوع...
Gespeichert in:
Veröffentlicht in: | Majallah-i zabān va adabiyyāt-i ̒arabī 2024-02, Vol.15 (4), p.41-59 |
---|---|
Hauptverfasser: | , , |
Format: | Artikel |
Sprache: | per |
Schlagworte: | |
Online-Zugang: | Volltext |
Tags: |
Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
|
Zusammenfassung: | بیتردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایدهپردازیهای متفاوتتری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوهها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورتبندیهای جدید جامعهشناسان از آن میباشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعهشناس آمریکایی، از نظریهپردازانی است که این موضوع را با نگاه متمایزی نسبت به ایدهپردازان این حوزه نگریسته است. او با شیوۀ «دروننگری همدلانه»اش، خود را در پیوندی دائمی با جامعه تعریف میکند و جز در بافتار جامعه و آیینۀ اذهان دیگران، راهی برای کشف و فهم آن قائل نیست. کولی این پیوستار را در چهار شکل که مشتملاند بر «پیوند ارگانیک»، «پنداربودگیِ دیگری»، «خودآیینگی» و «خود-دیگری گروهی»، با مختصاتی ویژه دستهبندی کرده است. این رویکرد جدید به خود و دیگری در پژوهش حاضر بهعنوان مبنایی نظری برای تحلیل رمان «أَقودُک إلی غیری» از عائشة أرناؤوط انتخاب شده تا به محوریترین مسئلهاش که از پیشانینوشت آن هویداست، نگاهی علمی بیندازد. نتایج حاصل از این جستار نشان میدهد که نویسندۀ سوری-آلبانیایی این رمان، بیتوجه به نگرۀ جامعهشناختی کولی و صورتهای ارائهشدۀ او در پیوند خود و دیگری نبوده است. او با طرحی که از وجود نامرئی «ساروس» -عنصر مهم قصهاش- ریخته، مواجهه با دیگریِ خیالی یا «پنداربودگیِ دیگری» را به شکل پرنمودی تجسم بخشیده است. همچنین از رهگذر ارتباط متمایز و عمیقی که مریم - قهرمان داستانش - با شخصیتهای متنوع داستان میسازد، جلوۀ پرواضحی از پیوند ارگانیک، خودآیینهسان و خود-دیگری گروهیِ کولی را تداعی کرده است؛ امری که جزئیات آن در لابهلای این پژوهش، با ذکر شواهدی از رمان به اشاره درآمده است. |
---|---|
ISSN: | 2008-7217 2383-2681 |
DOI: | 10.22067/jallv15.i4.2404-1416 |