اثر عوامل اقلیمی و مدیریتی بر پتانسیل و خلاء عملکرد گندم در ایران با استفاده از مدل WOFOST

در اکثر موارد عملکرد واقعی به‌دلیل ضعف‌های مدیریتی و فناوری کمتر از عملکرد پتانسیل می‌باشد، که اختلاف بین این دو به‌عنوان خلاء عملکرد در نظر گرفته می‌شود. درک سهم نسبی هر یک از متغیرهای مدیریتی در خلاء عملکرد می‌تواند به‌عنوان یکی از مهمترین گام‌های کاهش آن و نزدیک شدن عملکرد واقعی به عملکرد پتانسیل...

Ausführliche Beschreibung

Gespeichert in:
Bibliographische Detailangaben
Veröffentlicht in:Pizhūhishhā-yi zirāʻī-i Īrān 2017-06, Vol.15 (2), p.244-256
Hauptverfasser: علیرضا کوچکی, مهدی نصیری محلاتی, حامد منصوری, روح الله مرادی
Format: Artikel
Sprache:per
Schlagworte:
Online-Zugang:Volltext
Tags: Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
Beschreibung
Zusammenfassung:در اکثر موارد عملکرد واقعی به‌دلیل ضعف‌های مدیریتی و فناوری کمتر از عملکرد پتانسیل می‌باشد، که اختلاف بین این دو به‌عنوان خلاء عملکرد در نظر گرفته می‌شود. درک سهم نسبی هر یک از متغیرهای مدیریتی در خلاء عملکرد می‌تواند به‌عنوان یکی از مهمترین گام‌های کاهش آن و نزدیک شدن عملکرد واقعی به عملکرد پتانسیل باشد. به‌منظور ارزیابی میزان خلاء عملکرد گندم و همچنین سهم نسبی متغیرهای مدیریتی و فناوری در میزان این خلاء در ایران، از تابع حد مرزی که یک رگرسیون چند متغیره می باشد، استفاده شد. برای این منظور داده‌های اقلیمی استان‌‌های مختلف کشور از سازمان‌‌های هواشناسی کشور و عملکرد گندم در استان‌‌های مختلف از سازمان‌‌های جهاد کشاورزی کشور استخراج شد. عملکرد پتانسیل گندم در استان‌‌های مختلف نیز با استفاده از مدل WOFOST شبیه‌‌سازی شد. از اختلاف بین عملکرد پتانسیل و عملکرد واقعی، خلاء عملکرد گندم برای استان‌‌های مختلف برآورد شد. سپس با استفاده از تابع حد مرزی سهم نسبی متغیرهای اقلیمی مؤثر در عملکرد پتانسیل و همچنین سهم نسبی هر یک از متغیرهای مدیریتی مؤثر شامل آبیاری، کاربرد کود، مکانیزاسیون، کاربرد آفت‏کش و کود دامی بر خلاء عملکرد گندم محاسبه شد. نتایج نشان داد که به‌‌طور کلی در بین عوامل اقلیمی اثر بارندگی و تابش بر عملکرد پتانسیل گندم مثبت و اثر دما منفی بود. در بین این متغیرها نیز بارندگی بیشترین تأثیر را بر عملکرد پتانسیل گندم دارا بود. محدوده خلاء عملکرد گندم در ایران بین 1646 تا 4470 کیلوگرم در هکتار و 29 تا 58 درصد متغیر بود. به‌‌طور کلی تأثیر کلیه عوامل مدیریتی بر میزان خلاء عملکرد گندم کشور منفی بود که بدین ترتیب با بهبود یا افزایش هر کدام از این فاکتورها، میزان خلاء عملکرد گندم در کشور کاهش نشان داد. از بین عوامل مدیریتی مورد بررسی، عامل آبیاری بویژه در استان‌‌های واقع در اقلیم گرم و خشک کشور و بعد از آن نیز عامل کاربرد کود شیمیایی بیشترین تأثیر را بر کاهش خلاء عملکرد گندم نشان دادند. بنابراین، به‌‌نظر می‌‌رسد برای کاهش خلاء عملکرد گندم در ایران باید در وهله اول مدیریت آبیاری و کاربرد کود را مدنظر قرار داد.
ISSN:2008-1472
2423-3978
DOI:10.22067/gsc.v15i2.54278