نقش میانجی تفکر ارجاعی در ارتباط بین کمالگرایی و اضطراب اجتماعی
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر تفکر ارجاعی در رابطه بین کمالگرایی و اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) شهر قزوین به تعداد 7030 نفر در سال 1394 بود؛ که به روش نمونهگیری تصادفی ساده 200 نفر به...
Gespeichert in:
Veröffentlicht in: | Muṭālaʻāt-i ravānʹshinākhtī 2016-08, Vol.12 (2), p.107-128 |
---|---|
Hauptverfasser: | , , , |
Format: | Artikel |
Sprache: | per |
Schlagworte: | |
Online-Zugang: | Volltext |
Tags: |
Tag hinzufügen
Keine Tags, Fügen Sie den ersten Tag hinzu!
|
Zusammenfassung: | هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر تفکر ارجاعی در رابطه بین کمالگرایی و اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) شهر قزوین به تعداد 7030 نفر در سال 1394 بود؛ که به روش نمونهگیری تصادفی ساده 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاسهای تفکر ارجاعی اهرینگ (2010)، کمالگرایی فراست (1990) و اضطراب اجتماعی کانور (2000) بود. دادههای آزمودنیها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد تفکر ارجاعی رابطه بین کمالگرایی و اضطراب اجتماعی را میانجیگری میکند. نتیجه-گیری: کمالگرایی و تفکر ارجاعی به نوعی نقش پیشبینی کننده برای اضطراب اجتماعی دارند. به طوری که با افزایش کمالگرایی و تفکر ارجاعی، اضطراب اجتماعی نیز افزایش مییابد. افراد کمالگرایی که مشخصههای تفکر ارجاعی را دارند، اضطراب اجتماعی بیشتری را متحمل میشوند. در تدوین برنامه های درمانی برای اضطراب اجتماعی باید به کمالگرایی و تفکر ارجاعی که به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی مطرح میشوند توجه ویژه شود. |
---|---|
ISSN: | 2538-2942 2538-2950 |
DOI: | 10.22051/psy.2016.2388 |